«ما ز یاران چشم یاری داشتیم»
خبط کردیم و خطا انگاشتیم
فکر ما این بود از ما بهترند
گرچه بر آنها حسادت داشتیم
عضو این شورا و آن شورا شدند
وعدههای کشکشان را کاشتیم!
کاشتیم اما به هنگام درو
میوه کالی از آن برداشتیم
سال ها در مجلس و در دولتند
بین شان فرقی ولی نگذاشتیم!
از قماش این خواص منفعل
لیک اندوهی به دل نگذاشتیم
در دل ما نور ایمان خداست
سالها با جان امید انباشتیم
ملت عشقیم در طوفان و باد
پرچم ایران چه خوب افراشتیم
در میان حق و باطل، فتنهها
صبر کردیم و قدم برداشتیم...
علی عرفانی (شاعرباشی)